به گزارش پارسینه و به نقل از psychologytoday، تقریباً همه اهداف بلندپروازانه را با خوشبینی آغاز میکنند، باور دارند که نرخ پایه را شکست میدهند و متفاوت خواهند بود. اما برای رسیدن به این هدف، به چیزی فراتر از امید و اراده نیاز داریم؛ به استراتژیها نیاز داریم. ما به باور اینکه متفاوت خواهیم بود نیاز نداریم، بلکه به رفتارهایی نیاز داریم که با بیشتر مردم متفاوت باشد، مثل اینها:
1. واقعیتهای عینی را بپذیرید
وقتی یک هدف نرخ عدم موفقیت بالایی دارد، وسوسه میشویم آن را نادیده بگیریم.
اما اجتناب از واقعیت به ندرت کمک میکند. دادههای مربوط به نقاط شکست اغلب راههای واضحی برای افزایش موفقیت نشان میدهند.
مثال: دورههای آنلاین بزرگ (MOOCs) نرخ تکمیل بسیار پایینی دارند، معمولاً کمتر از 10 درصد. اما بخش قابل توجهی از کسانی که کامل نمیکنند، حتی شروع هم نکردهاند. حدود 20 تا 30 درصد افراد ثبتنام کرده حتی اولین درس را آغاز نمیکنند. پس یک راه ساده برای افزایش موفقیت روشن است: فقط شروع کنید!
به طور کلی، نرخ تکمیل با هر نقطه عطفی که به دست میآید بهتر میشود، اما برخی نقاط عطف پیشبینیکنندهتر هستند. مثلاً در میان دانشجویان خلبانی، گرفتن مجوز پرواز انفرادی یک مانع بزرگ است که بسیاری هرگز به آن نمیرسند.
بنابراین مشخص کنید کدام نقاط عطف برای هدف شما حیاتیتر هستند و اقداماتی را بیابید که شما را از یک «سطل آماری» به سطل مطلوبتر منتقل میکند.
2. با جریان شنا کنید، نه برخلاف آن
تا حد امکان با نرخهای پایین موفقیت پایه مبارزه نکنید.
بسیاری فکر میکنند با انگیزه درونی میتوانند نرخهای پایین را شکست دهند. اما بهتر است به محیطی که خود را در آن قرار میدهید فکر کنید.
مثال: مدرسه A نرخ موفقیت 60 درصد دارد، مدرسه B نرخ 30 درصد. انتخاب مدرسه A شما را در «سطل موفقیت» بهتری قرار میدهد.
این موضوع تضمین موفقیت نیست، بلکه افزایش احتمال است. با انتخاب محیطها، مربیان یا روشهایی که نرخ موفقیت بالاتری دارند، خود را در مسیر بهتر قرار دهید.
3. رفتار افراد موفقتر را تقلید کنید
فرض کنید دو روش برای رسیدن به یک هدف آموزشی وجود دارد:
- نسخه آزاد و نیمهوقت، با سرعت دلخواه
- نسخه فشرده و تماموقت برای مدت کوتاه
افرادی که نسخه فشرده را انتخاب میکنند، عملاً در طول دوره در مدرسه زندگی میکنند و نرخ موفقیت بالاتری دارند. اگر نمیتوانید دقیقاً همان برنامه را انجام دهید، مزایای کلیدی آن را شناسایی کنید و تا حد امکان تقلید کنید.
مثال دیگر: فرزندان پزشکان بیشتر پزشک میشوند. شاید دلیلش داشتن مربی، پاسخگو بودن اطرافیان یا آشنایی با مسیر باشد. شما نمیتوانید فرزند پزشک باشید، اما میتوانید مربی پیدا کنید، از دیگران سؤال کنید و در معرض مسیر قرار بگیرید.
4. حمایت اجتماعی را یک تجمل ندانید
حمایت اجتماعی عاملی بسیار کمبرآورد شده در موفقیت است. حتی مقدار کمی از آن میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.
مثال: دوره کدنویسی بزرگ استنفورد (Code in Place) قابلیتی به نام TeachNow دارد. وقتی دانشجویان در یک مسئله گیر میکنند، پنجرهای باز میشود و پیشنهاد میدهد یک مربی زنده وارد تماس تصویری شود. دادههای اولیه نشان میدهد حتی یک جلسه کوتاه باعث افزایش تعامل و موفقیت میشود.
از انواع حمایت اجتماعی استفاده کنید، مخصوصاً برای عبور از نقاط دشوار. این میتواند گروههای مطالعه حضوری یا گفتوگوهای آنلاین باشد. این موضوع نباید یک فکر ثانویه باشد.
5. در بدترین روزتان تسلیم نشوید
وقتی شکست یا امتیاز پایین میگیرید و دلسرد میشوید، به یاد داشته باشید: «در بدترین روزت تسلیم نشو.»
احساسات منفی ارزیابی منطقی شما را مخدوش میکنند. تصمیمگیری در اوج ناراحتی معمولاً اشتباه است.
هوشمندانه شانس موفقیت خود را افزایش دهید
اینکه همه چیز را کامل نکنید ایرادی ندارد. اما وقتی به هدفی متعهد هستید، نمیتوانید فقط به هوش یا انگیزه بیشتر نسبت به دیگران تکیه کنید. کسانی که اهداف سخت را دنبال میکنند، خودشان گروهی باهوش هستند. برای موفقیت باید بیشتر از آنچه دیگران انجام میدهند عمل کنید.
استراتژیهای بالا نقطه شروعی برای این کار هستند. آنها ذهنیتی برای افزایش تدریجی شانس موفقیت فراهم میکنند، حتی وقتی تضمینی وجود ندارد. از این ذهنیت برای برنامهریزی استفاده کنید و در لحظات بحرانی یا دلسردکننده آن را فعال نگه دارید تا بتوانید مسیر را ادامه دهید.

.gif)
.gif)






.gif)



0 دیدگاه