داستان عجیب سربازی که لقب شکست ناپذیر را یدک می کشید+ عکس / زنده ماندن پس از ۱۱ بار شلیک گلوله و سقوط از هواپیما

سرباز بریتانیایی، آدریان کارتن دی ویار برخی از برجسته‌ترین داستان‌ها و رویدادهای جنگی را که تا به حال ثبت شده است، تجربه کرده است و شین دالی به او لقب «سرباز شکست‌ناپذیر» را داد.
داستان عجیب سربازی که لقب شکست ناپذیر را یدک می کشید+ عکس / زنده ماندن پس از ۱۱ بار شلیک گلوله و سقوط از هواپیما

به گزارش پارسینه، به نقل از west cork people، آدریان دی ویار که در سال 1890 در بروکسل متولد شد، رزمنده جنگ جهانی اول، جنگ بوئرها و جنگ جهانی دوم بود. او چهار دهه در ارتش خدمت کرد و در این مدت 11 بار مورد اصابت گلوله قرار گرفت: از ناحیه صورت، جمجمه، شکم، مچ پا، ساق پا، لگن، گوش، کشاله ران، چشم، دست و آرنج. با این همه، زندگی سربازی که لقب شکست ناپذیر را یدک می کشید، بسیار عجیب بود. علاوه بر وقایع زندگی و جنگ ها، روحیه او نیز بی نظیر بود.

او بر اثر اصابت گلوله به چشمش نابینا شد و تا آخر عمر چشم‌بند مخصوص به خود را داشت.

دیگران چه می خوانند:
 

گلوله‌ای که به دست چپ او اصابت کرد؛ سه انگشت او را به طور کامل از بین برد و دو انگشت دیگرش را با تکه‌ای پوست، آویزان گذاشت. وقتی پزشک از برداشتن انگشتانش که احساس می‌کرد می‌توانند حفظ شوند، خودداری کرد، دی ویار با دست راستش آنها را جدا کرد. این اقدام به این معنی بود که او در نهایت بازوی خود را از دست داد و یک آستین خالی یونیفرم برای او باقی ماند.

 

سرباز شکست ناپذیر؛ بالاترین رتبه اسیر جنگی در طول تاریخ

این سرباز جنگجو از بمباران پایگاه ارتش خود، آتش دشمن به هواپیمایی که مسافر آن بود و سقوط هواپیما جان سالم به در برد. پس از فرود اضطراری در ایتالیا در طول جنگ جهانی دوم، به عنوان اسیر جنگی دستگیر شد.

 

 او به عنوان یکی از اعضای ارشد ارتش بریتانیا در آن زمان، به بالاترین رتبه اسیر جنگی در تاریخ تبدیل شد. او و دیگر اسیران جنگی پنج بار تلاش برای فرار کردند. در طول یک تلاش، آنها هفت ماه را صرف حفر تونل کردند و موفق به فرار شدند، اما پس از یک هفته دوباره دستگیر شدند. به او صلیب ویکتوریا، بالاترین نشان شجاعت در نیروهای مسلح بریتانیا، اهدا شد..

آدریان کارتن دی ویار، سربازی که لقب شکست ناپذیر را یدک می کشید، در طول دوران حضورش در مصر، زبان عربی را آموخت. پس از گذراندن مدرسه شبانه‌روزی در انگلستان، به کالج بالیول در آکسفورد رفت و حدود سال 1899، درست قبل یا در طول جنگ دوم بوئر، آنجا را ترک کرد تا به ارتش بریتانیا بپیوندد. وقوع جنگ بوئر جرقه‌ای در او زد: "در آن لحظه، یک بار برای همیشه فهمیدم که مصمم به جنگیدن هستم و برایم مهم نبود با چه کسی یا چه چیزی. اگر بریتانیایی‌ها من را نمی‌خواستند، خودم را به بوئرها پیشنهاد می‌دادم."

 

Sir_Adrian_Carton_de_Wiart

در آفریقای جنوبی، او به گروهی از نیروهای محلی پیوست و در این مدت، اولین گلوله از چندین گلوله‌ای که به کشاله ران او اصابت کرد را، بر بدنش دید.

پس از بهبودی، او به مصر سفر کرد تا از پدرش اجازه بگیرد که زندگی خود را وقف مبارزه نظامی کند. پس از کمی تلاش، پدرش موافقت خود را اعلام کرد و کمی بعد، این شبه‌نظامی جوان و ماجراجو به کیپ تاون بازگشت تا به سپاه استعماری سواره‌نظام امپراطوری بپیوندد. این ارگان او را ظرف چند روز به درجه سرجوخه ارتقا داد، سپس ظرف 24 ساعت به دلیل تهدید به مشت زدن به گروهبانش، او را تنزل درجه داد. طولی نکشید که او به گارد چهارم، منتقل و در هند مستقر شد.

سرباز شکست ناپذیر در هند

دوران حضور سربازی که لقب شکست ناپذیر را یدک می کشید، در هند خاطرات خوشی را برایش رقم زد، اما فقدان نبردهای تهدیدکننده زندگی، او را تا زانو در پوچ‌گرایی فرو برد. او نوشت: «هند برای من یک کشور پر زرق و برق بود و امیدوار بودم دیگر هرگز آن را نبینم.»

دی ویار سرانجام به سرزمین مادری‌اش بازگشت و به هنگ خود در برایتون پیوست. او با شرکت در مسابقات چوگان و سفرهای گاه به گاه به اتریش، مجارستان، حواس خود را از پوچی زمان صلح ( که مدام به آن فکر می کرد) پرت کرد تا سال‌های بین دو جنگ را به شکار گوزن، بز کوهی و قرقاول بگذراند.

او که در سال 1914 به عنوان آجودان در نیروی هوایی سلطنتی گلاسترشر خدمت می‌کرد، برنامه‌هایش تغییر کرد، چرا که پدرش خبر ورشکستگی مالی‌اش در مصر را به او اعلام کرد. دی ویار بدون دریافت مقرری و با توجه به اینکه حقوق سربازی در انگلستان به اندازه کافی برای تأمین معاشش کافی نبود، دوباره به دنبال خدمت در خارج از کشور رفت. مقصد مورد نظر او این بار، در سال 1914، سومالی‌ بود. در جریان حضورش در سومالی و جنگ، یک گلوله از آستین یونیفرمش بیرون زد؛ گلوله بعدی از چشمش گذشت، ترکش گلوله بعدی از آرنجش عبور کرد، و گلوله بعدی باعث شد گوشش را بخیه بزنند.

آخرین دستیار لهستانی او، شاهزاده کارول میکولای رادزیویل، عضوی از خانواده رادزیویل بود که یک ملک بزرگ 500000 هکتاری در شرق لهستان به ارث برده بود. آنها با هم دوست شدند و کارتن دی ویار بقیه سال‌های بین دو جنگ جهانی را در این مکان گذراند. او در خاطرات خود می‌گوید: «در پانزده سالی که در باتلاق‌ها بودم، حتی یک روز را بدون شکار تلف نکردم».

حضور سرباز شکست ناپذیر در جنگ های جهانی

پس از 15 سال، زندگی آرام کارتن دی ویار با جنگ قریب‌الوقوع لهستان مختل شد، زمانی که او در ژوئیه 1939 فراخوانده شد و به شغل قدیمی خود، به عنوان رئیس هیئت نظامی بریتانیا در لهستان، منصوب شد. لهستان در یکم سپتامبر توسط آلمان نازی مورد حمله قرار گرفت و در 17 سپتامبر، شوروی متحد آلمان، از شرق به لهستان حمله کرد. 

دی ویار به فرماندهی لشکر 61 بازگردانده شد که به زودی به عنوان دفاع در برابر تهاجم به ایرلند شمالی منتقل شد. 

 یک سال بعد، او برای رهبری مأموریت نظامی در یوگسلاوی اعزام شد، اما در راه، هواپیمایش به دریا سقوط کرد و پس از شنا کردن به ساحل، به اسارت ایتالیایی‌ها درآمد. در اوت 1943، ایتالیایی‌ها او را آزاد کردند و برای مذاکره در مورد شرایط به لیسبون فرستادند.

جوایز و نشان های سرباز شکست ناپذیر در طول تاریخ

از اکتبر 1943 تا زمان بازنشستگی در سال 1946، دی ویار نماینده نظامی دولت نزد ژنرال چیانگ کای-شک در چین بود. پس از بازنشستگی، خانه ای را در مک‌روم خریداری کرد و به همراه همسرش به آنجا نقل مکان کرد. جوایز او شامل صلیب ویکتوریا، نشان شوالیه امپراطوری بریتانیا، نشان حمام، نشان سنت مایکل و سنت جورج، نشان خدمات برجسته، نشان نظامی ویرتوتی (لهستان)، نشان صلیب جنگ (بلژیک)، نشان لژیون افتخار (فرانسه) و نشان صلیب جنگ (فرانسه) است.

پس از یک عمر نبرد شجاعانه، آدریان کارتن دی ویار در 5 ژوئن 1963 درگذشت و اکنون در گورستانی در شهرستان کورک آرمیده است.

داستان عجیب سربازی که لقب شکست ناپذیر را یدک می کشید+ عکس / زنده ماندن پس از ۱۱ بار شلیک گلوله و سقوط از هواپیما

اخبار وبگردی:

آیا این خبر مفید بود؟