به گزارش پارسینه به نقل از kirbiec ravings، تاریخ باستان سرشار از رازهای حلنشده است؛ از آرامگاههای گمشده گرفته تا شهرهای غرقشده، معماهایی که قرنهاست ذهن بشر را مجذوب خود کردهاند.
«مردم شیفته ریشهها هستند، شیفته رازها»، آندریا ام. برلین، استاد باستانشناسی دانشگاه بوستون میگوید. «ما نسبت به چیزهایی که نمیتوانیم ببینیم و آنچه پیش از ما بوده، کنجکاوی عمیقی داریم.»
و اگرچه برخی از این رازها احتمالاً هرگز حل نخواهند شد، اما برخی دیگر با کمک فناوریهای نوین کمکم روشن میشوند. همانطور که برلین اشاره میکند، یک باستانشناس امروزی برای بررسی ترکیب شیمیایی یک گلوله سفالی ممکن است از یک رآکتور اتمی استفاده کند، در حالی که یک باستانشناس قرن نوزدهم تنها یک کلنگ و فرغون در اختیار داشت.
برلین میگوید: «هر فناوری جدیدی که از دهه 1950 و با ورود تاریخگذاری کربن-14 در اختیار باستانشناسان قرار گرفته، این حوزه را بهطور بنیادین پیش برده است. ما اکنون میتوانیم عمیقتر، کوچکتر و دقیقتر ببینیم و بنابراین پرسشهای بیشتری میتوانیم مطرح و پاسخ دهیم.»
او اضافه میکند: «ما چیزهای زیادی درباره میزان پیشرفت و پیچیدگی بسیاری از محوطههای باستانی آموختهایم.»
به گفته برلین، باستانشناسان حرفهای معمولاً از ایفای نقش کارآگاهان عامهپسند—بهویژه درباره موضوعاتی مانند کشتی نوح یا مقبرههای پر از گنج—پرهیز میکنند. با این حال، او حس شگفتیبرانگیز این رازها را درک میکند.
«امروزه جامعه ما بیشتر به حال و آینده نگاه میکند»، برلین میگوید، «بنابراین از نظر من، هر کسی—even اندکی—به گذشته اهمیت بدهد، فوقالعاده است.»
در ادامه، 10 مورد از پیچیدهترین و ماندگارترین رازهای جهان باستان را میخوانید؛ هرکدام ارزش نگاهی دوباره به گذشته را دارند:
1. تونیس–هرکلیون
این بندر باستانی مصر در ساحل مدیترانه، پیش از تأسیس اسکندریه در سال 331 پیش از میلاد، مرکز مهم تجارت بود. گفته میشود هرکول و هلن تروآ زمانی در این شهر حضور داشتهاند. اما در حدود قرن دوم پیش از میلاد، مرکز شهر بهدلیل روانگرایی خاک—احتمالاً ناشی از زلزله، سونامی یا سیل—فروریخت و در نهایت کل شهر به زیر آب رفت. این شهر تا اوایل دهه 2000 ناشناخته باقی ماند تا اینکه باستانشناسان دریایی آن را کشف کردند. از آن زمان تاکنون، مجسمههای عظیم، تابوتهای حیوانی، بقایای معابد، سفال، جواهرات، سکهها و حتی سبدهای میوه 2400 ساله از زیر آب بیرون کشیده شده است.
2. دشت کوزهها
هزاران کوزه سنگی پوشیده از گلسنگ، متعلق به عصر آهن، در شمال لائوس پراکندهاند. برخی از آنها نزدیک به 3 متر ارتفاع و چندین تن وزن دارند. افسانهها میگویند غولها از آنها بهعنوان جام شراب استفاده میکردند. بسیاری از باستانشناسان معتقدند این کوزهها کاربرد تدفینی داشتهاند، اما هدف دقیق، نحوه انتقال و تمدنی که آنها را ساخته، همچنان ناشناخته است. پژوهشهای اخیر قدمت برخی از کوزهها را تا 1240 پیش از میلاد نشان میدهد—قدیمیتر از بقایای انسانی اطرافشان.
بررسی این محوطه دشوار است، زیرا بسیاری از کوزهها در میان مهمات عملنکرده باقیمانده از بمبارانهای آمریکا در جنگ ویتنام قرار دارند.
3. خلیج گوانابارا
در سال 1982، رابرت مارکس، کاوشگر جنجالی کشتیهای غرقشده، مدعی شد تعدادی آمفورا (ظروف رومی) در خلیج گوانابارای برزیل یافته است. او گفت این ظروف ثابت میکنند رومیها هزار سال پیش از پرتغالیها به برزیل رسیده بودند. اما دولت برزیل او را بهدلیل اتهام غارت ممنوعالورود کرد و کاوشها را متوقف ساخت. مارکس نیز نیروی دریایی برزیل را متهم کرد که برای پنهانکردن حقیقت، رسوبات را روی آمفوراها ریخته است.
تا امروز، حضور رومیها در سواحل برزیل کاملاً اثباتنشده باقی مانده است.
4. خطوط نازکا
حدود 2000 سال پیش، تمدنی پیشا-اینکایی مجموعهای از نقوش عظیم را روی دشت خشک ساحلی پرو حک کرد. این خطوط تا دهه 1930 و پرواز هواپیماها بر فراز منطقه تقریباً ناشناخته بودند. تاکنون بیش از هزار طرح شناسایی شده است: خطوط مستقیم تا 50 کیلومتر، اشکال هندسی، و نقوش جانوری مانند عنکبوت، مرغ مگسخوار، میمون، نهنگ، مار دوسر، سگ و یک پیکره انسانی معروف به «فضانورد».
با وجود کشف 168 نقش جدید در سال 2022، هدف این خطوط همچنان نامعلوم است. یکی از نظریههای اصلی آنها را با آیینهای مرتبط با آب مرتبط میداند.

5. شمعدان پاراکاس
در شمالغرب خطوط نازکا، روی تپهای مشرف به خلیج پیسکو، نقش عظیم دیگری دیده میشود: شمعدان پاراکاس، به طول حدود 180 متر. سفالهای اطراف آن به حدود 200 پیش از میلاد تعلق دارند، اما سن دقیق خود نقش مشخص نیست. نظریهها آن را یا ابزار ناوبری دریایی میدانند یا نمادی از نیزه خدای آفرینش.
6. ساکسایهوامان
در نزدیکی کوسکو، بقایای دژ ساکسایهوامان قرار دارد که اینکاها در دهه 1400 با دقتی حیرتانگیز ساختند. مانند ماچوپیچو، سنگهای عظیم—برخی بیش از 125 تن—بدون ملات و تنها با ابزارهای سنگی و برنزی تراش خورده و در کنار هم قرار گرفتهاند.
با وجود تخریب بخشهایی از آن توسط اسپانیاییها، این سازه هنوز در برابر زلزلههای بزرگ مقاوم مانده است.
7. آرامگاه کلئوپاترا
با وجود اطلاعات فراوان درباره کلئوپاترا هفتم، آخرین ملکه مصر، محل دفن او و مارک آنتونی همچنان ناشناخته است. برخی پژوهشگران معتقدند آرامگاه در اسکندریه بوده و در سونامی سال 365 میلادی نابود شده است. برخی دیگر به معبدی در دلتا نیل اشاره میکنند که به ایزیس و اوزیریس اختصاص داشته است.
آرامگاه اسکندر مقدونی و چنگیزخان نیز از دیگر محلهای دفن افسانهای گمشدهاند.
8. دستنوشته وُینیچ
در سال 1912، ویلفرید وُینیچ، فروشنده کتابهای نایاب، نسخهای خطی از قرون وسطی خرید که به زبانی ناشناخته نوشته شده و پر از تصاویر گیاهان خیالی بود. این متن حتی آلن تورینگ و FBI را نیز سردرگم کرد.
بارها افراد مختلف ادعا کردهاند آن را رمزگشایی کردهاند، اما هر بار با موجی از تردید روبهرو شدهاند. برخی آن را یک فریب پیچیده میدانند. این نسخه اکنون در دانشگاه ییل نگهداری میشود و برای عموم قابل مشاهده است.
9. بنای یوناگرونی
در نزدیکی جزیره یوناگرونی ژاپن، سازهای سنگی زیر آب قرار دارد که شبیه یک هرم پلهای ساختهشده بهدست انسان است. این سازه در دهه 1980 کشف شد. برخی آن را بقایای تمدنی باستانی میدانند، اما بسیاری دیگر معتقدند این «آتلانتیس ژاپن» تنها یک پدیده طبیعی ناشی از فعالیتهای زمینساختی و جریانهای اقیانوسی است.
10. استونهنج
ساخت استونهنج، یکی از مشهورترین بناهای پیشاتاریخی جهان، حدود 5000 سال پیش آغاز شد. بیشتر پژوهشگران معتقدند این مکان کارکرد تدفینی داشته و منشأ سنگهای عظیم آن نیز مشخص شده است.
اما رازهای دیگر آن—از نقش مذهبی و آیینی گرفته تا کاربردهای نجومی و درمانی—هنوز حلنشده باقی ماندهاند.

.gif)
.gif)






.gif)



0 دیدگاه