به گزارش پارسینه وبه نقل از interestingengineering، کمتر ماشین جنگیای مانند نبردناو توانسته نماد غرور ملی، جاهطلبی فناورانه و قدرت نظامی باشد. از غولهای فولادی اوایل قرن بیستم تا هیولاهای رادارمحور جنگ جهانی دوم، نبردناوها نماد نهایی قدرت دریایی بودند.
اما کدام کشتیها بیشترین تأثیر را گذاشتهاند؟ بیایید نگاهی بیندازیم.
پیش از آن، باید بدانیم که در این فهرست هم به «دردنات»ها و هم به «نبردناو»ها پرداخته شده است. نبردناوها بهطور کلی کشتیهای بزرگ، سنگینزره و مجهز به توپهای کالیبر بالا هستند. «دردنات»ها زیرمجموعهای از نبردناوها بودند که بهجای توپهای کوچکتر، فقط از توپهای سنگین استفاده میکردند—اما امروزه این دو واژه اغلب بهجای هم بهکار میروند.
HMS Dreadnought: کشتیای که یک کلاس را تعریف کرد
در سال 1906 به آب انداخته شد و با طراحی انقلابیاش تمام نبردناوهای قبلی را منسوخ کرد. با وزن 18٬000 تن، نخستین کشتیای بود که از توربین بخار استفاده کرد و مجهز به 10 توپ 12 اینچی در پنج برجک بود.
با سرعت 21 گره و آتش سنگین، استاندارد جهانی «دردنات» را بنا نهاد.
در جنگ جهانی اول، تنها نبردناوی بود که یک زیردریایی (U-29 آلمان) را با ضربه مستقیم غرق کرد. در سال 1920 بازنشسته و در 1923 اوراق شد، اما تأثیرش بر معماری دریایی قرن بیستم ماندگار ماند.
HMS Nelson و HMS Rodney: دوقلوهایی که قالب را شکستند
در سالهای 1925 و 1927 ساخته شدند و محصول محدودیتهای معاهدههای پس از جنگ جهانی اول بودند. با وزن 33٬000 تن، توپهای 16 اینچیشان در سه برجک سهتایی در جلوی سازه اصلی قرار داشتند.
با سرعت 23 گره، تمرکزشان بر زرهپوشی سنگین بود. HMS Rodney در سال 1941 در نابودی نبردناو آلمانی Bismarck نقش کلیدی داشت.
با وجود ظاهر نامتعارف، هر دو کشتی پلتفرمهای قدرتمند توپخانهای بودند و پس از جنگ جهانی دوم اوراق شدند.
IJN Yamato: بزرگترین نبردناوی که تاکنون ساخته شده
در سال 1941 وارد خدمت شد و با وزن 72٬000 تن، بزرگترین و سنگینترین نبردناوی تاریخ بود. مجهز به 9 توپ 18٫1 اینچی—بزرگترین توپهایی که تاکنون روی کشتی نصب شدهاند.
هر گلوله 1460 کیلوگرم وزن داشت و تا 42 کیلومتر برد داشت. با سرعت 27 گره، زرهپوشی سنگین داشت اما بهدلیل تمرکز ژاپن بر ناوهای هواپیمابر، کمتر درگیر شد.
در عملیات «Ten-Go» در آوریل 1945 توسط هواپیماهای آمریکایی غرق شد.
IJN Fusō: چرا تعداد برجکها را محدود کنیم؟
در سال 1915 وارد خدمت شد و نخستین «سوپر دردنات» نیروی دریایی ژاپن بود. پس از نوسازی، وزنش به 35٬900 تن رسید و 12 توپ 14 اینچی در 6 برجک دوتایی داشت.
با طراحی «پاگودا» و سرعت 24 گره، در دهه 1930 بهروزرسانی شد اما در جنگ جهانی دوم قدیمی محسوب میشد.
در نبرد تنگه سوریگائو در اکتبر 1944 با اژدر هدف قرار گرفت و منفجر شد و به دو نیم تقسیم شد.
HMS Agincourt: چون شش برجک کافی نبود
در ابتدا برای برزیل ساخته شد و سپس در سال 1915 وارد خدمت بریتانیا شد. با وزن 27٬850 تن، دارای 14 توپ 12 اینچی در 7 برجک دوتایی بود—بیشترین تعداد برجک در یک نبردناو.
با وجود ظاهر چشمگیر، طراحیاش ناکارآمد بود و نرخ آتش پایین داشت. در نبرد Jutland بیشترین گلوله را شلیک کرد اما هیچ هدفی را ثبت نکرد.
در سال 1921 بازنشسته و در 1924 اوراق شد.
HMS Colossus: یک آزمایش جالب
در سال 1911 وارد خدمت شد و آخرین دردنات بریتانیا پیش از دوره «سوپر دردنات» بود. با وزن 20٬000 تن، 10 توپ 12 اینچی داشت و سرعتش 21 گره بود.
در نبرد Jutland شرکت کرد و آسیب کمی دید. پس از جنگ، به کشتی آموزشی تبدیل شد و در سال 1928 اوراق شد.
Colossus نقطهی گذار بین دردناتهای اولیه و نبردناوهای سنگینتر بود.
SMS Ostfriesland: غرق شدنش آینده را پیشبینی کرد
در سال 1911 ساخته شد و یکی از چهار نبردناو کلاس Helgoland آلمان بود. با وزن 24٬700 تن، 12 توپ 12 اینچی داشت و سرعتش 21 گره بود.
در نبرد Jutland شرکت کرد و با مین بریتانیایی آسیب دید اما جان سالم بهدر برد.
پس از جنگ، به آمریکا واگذار شد و در سال 1921 توسط بمبافکنهای ارتش آمریکا به رهبری Billy Mitchell غرق شد—نمادی از قدرت فزایندهی نیروی هوایی در برابر نبردناوها.
⚓ USS Iowa: نبردناوی که تسلیم نشد
در سال 1943 وارد خدمت شد و رهبر کلاس Iowa بود—نماد اوج طراحی نبردناوهای آمریکا.
0 دیدگاه