به گزارش پارسینه؛ صنعت نفت و گاز ایران از جمله حوزه هایی است که نقشی مهم و راهبردی در تامین مالی اقتصاد ایران دارد. کشورمان ایران در این حوزه از ظرفیت های قابل توجهی برخوردار است. با این حال، سال ها تحریم های ظالمانه غربی، موجب شده تا بخش نفت و گاز ایران با مشکلات عدیده ای دست به گریبان باشد. در این میان، یکی از چالش های جدی این بخش، موضوع نیاز به سرمایه گذاری گسترده در بخش نفت و گاز و تقویت ظرفیت ها در این حوزه است.
براساس آمار منتشرشده از سوی اوپک، ایران با دارا بودن بیش از 157 میلیارد بشکه ذخایر اثباتشده نفت خام (معادل حدود 9 درصد ذخایر جهانی) و بالغ بر 34 تریلیون مترمکعب ذخایر گاز طبیعی (دومین کشور دارنده گاز جهان پس از روسیه)، جایگاهی استراتژیک در نقشه انرژی جهان دارد. اما پرسش اساسی اینجاست: آیا بهرهبرداری ما از این منابع، همسطح با این ظرفیت عظیم است؟
پاسخ، متأسفانه منفی است. بسیاری از میادین نفتی و گازی کشور، خصوصاً در مناطق غربی و جنوبی، به دلیل فرسودگی تجهیزات، ضعف در جذب سرمایهگذاری و تأخیر در فناوریهای نو، با راندمان پایین و بعضاً برداشت غیراقتصادی مواجهاند. بهعنوان نمونه، در میدان گازی پارس جنوبی که بزرگترین میدان گازی مشترک جهان محسوب میشود، رقیب ما یعنی قطر، با سرمایهگذاری خارجی گسترده و استفاده از فناوریهای پیشرفته، چندین برابر ایران گاز برداشت میکند؛ در حالی که دو کشور در این میدان سهم مساوی دارند.
در چنین شرایطی، الزام سرمایهگذاری جدی و فوری در صنعت نفت و گاز ایران، نهتنها یک انتخاب اقتصادی بلکه یک ضرورت راهبردی و ملی است. بدون افزایش سرمایهگذاری، ایران در آیندهای نهچندان دور، جایگاه خود را در بازار جهانی انرژی از دست خواهد داد و به واردکننده فناوری و حتی فرآوردههای نفتی تبدیل خواهد شد.
از سوی دیگر، تحولات ژئوپلیتیکی و کاهش وابستگی غرب به انرژی روسیه، فرصت تاریخی بینظیری برای صادرات گاز ایران به اروپا فراهم کرده است. ایجاد زیرساختهای صادرات گاز از مسیر ترکیه و قفقاز، و توسعه پایانههای LNG، میتواند ایران را به بازیگری کلیدی در امنیت انرژی اروپا تبدیل کند. اما تحقق این اهداف، نیازمند سرمایهگذاری کلان و جذب منابع داخلی و خارجی است. طبق برآورد وزارت نفت، برای ارتقاء ظرفیت تولید نفت ایران به 5.7 میلیون بشکه در روز تا سال 1407، بیش از 160 میلیارد دلار سرمایه نیاز است؛ رقمی که بدون اصلاح سیاستهای کلان اقتصادی و مشارکت بخش خصوصی، قابل تأمین نیست.
در این مسیر، توجه به توانمندسازی شرکتهای دانشبنیان داخلی، انتقال فناوری، بومیسازی تجهیزات حفاری و تولید و نیز اصلاح قوانین جذب سرمایه، از ضروریات غیرقابل انکار است. در عین حال، باید با تدوین قراردادهای نفتی شفاف و قابلاتکا، زمینه ورود سرمایهگذاران ایرانی مقیم خارج و کشورهای دوست را نیز فراهم آورد.
تجربه دهههای گذشته بهروشنی نشان میدهد که هرگاه اراده ملی و عزم مدیریتی در کنار هم قرار گرفته، ایران توانسته قلههای بزرگی را فتح کند. امروز نیز صنعت نفت و گاز کشور، چشمانتظار همین اراده است؛ ارادهای برای سرمایهگذاری، نوسازی، و احیای ظرفیتهایی که میتوانند ایران را به قطب انرژی منطقه و حتی جهان تبدیل کنند. زمان، بیش از آنکه فرصت باشد، در این مسیر یک الزام است. آینده اقتصادی کشور، به تصمیمات امروز ما گره خورده است. باید جسورانه، مدبرانه و با تکیه بر توان ملی، به سمت توسعه صنعت نفت و گاز حرکت کنیم. چراکه این منابع، میراثی برای فردای ایران هستند.
0 دیدگاه