به گزارش پارسینه؛ در یک مقطع زمانی کوتاه، امکان انجام کاری خارقالعاده پدیدار میشود. در تمام دوران حرفهایتان شاید فقط چند بار، فرصت انجام کار خارقالعادهای داشته باشید. وقتی سانتر بلند و رو به جلوی نانو از سمت راست به او رسید، مهدی طارمی در بهترین زمان تصمیم گرفت بلند شود و آن قیچی زیبا را وارد دروازه چلسی کند؛ ترکیبی از نبوغ و ایمان راسخ.
ضربه برگردان باورنکردنی او مقابل چلسی در مرحله یک چهارم نهایی 2021 تا به امروز آخرین گل لیگ قهرمانان اروپاست که در بین سه گل برتر جایزه پوشکاش قرار گرفته است. میتوان گفت که از آن زمان تاکنون هیچکس در لیگ قهرمانان، گل بهتری نسبت به طارمی به ثمر نرسانده است.
اما چیزی که هنگام تماشای ویدیو بیشتر از همه توجه شما را جلب میکند، ناهماهنگی واکنشهاست. هیچ انفجاری از شادی ناباورانه وجود ندارد. سکوها خالی هستند. هیچکس با گفتن «خدای من» در ورزشگاه تعجب نمیکند. طارمی حتی به خودش اجازه خوشحالی نمیدهد و به سادگی به سمت نیمه زمین خودش میدود، بدون اینکه هیچ احساسی روی صورتش دیده شود. در اینجا نوعی فروتنی وجود دارد: فروتنیِ نادیده گرفته شدهها.
بین 40 فوتبالیستی که در ترکیب دو تیم اینتر و پاریسنژرمن برای فینال به مونیخ پرواز کردند، کمتر کسی است که اینقدر دیر به فوتبال معرفی شده باشد. اشرف حکیمی در هشت سالگی توسط رئال مادرید کشف شد. جانلوئیجی دوناروما و وارن زایرامری از 15 سالگی به عنوان آیندهدارهای نسل خود یاد میشدند و یان بیسک اولین بازی خود در بوندسلیگا را قبل از تولد 17 سالگیاش انجام داد.
اینکه رسیدن به بالاترین سطح ورزش به باور نیاز دارد، همیشه درست بوده است اما در این عصر، رسیدن به اوج بدون داشتن افراد پر سر و صدا در رسانههای اجتماعی، روزنامهنگاران صمیمی، ایجنتها، مربیان و استعدادیابها، تقریباً غیرممکن است.
اگر کسی شما را نبیند چه اتفاقی میافتد؟ اگر اهل یکی از معدود مکانهای روی زمین باشید که تماشاگران به آنجا نمیروند چه؟ طارمی در بوشهر، شهری بندری در سواحل خلیج فارس ایران متولد شد. او فوتبال را در آنجا در زمینی خاکی و خالی با یک درخت عرعر قدیمی یاد گرفت.
طارمی سه سال پیش در مصاحبهای با عادل فردوسیپور، روزنامهنگار ایرانی، در جریان بازدید از شهر زادگاهش به او گفت که این درخت محافظت شده است و قابل قطع کردن نیست، بنابراین او یاد گرفت که دور آن دریبل بزند و با آن پاسکاری کند. فردوسیپور از او میپرسد چه کسی اولین کسی بود که به شما گفت فوتبالیست بااستعدادی هستید؟ طارمی لبهایش را جمع میکند، کمی فکر میکند و میگوید: «خودم فهمیدم.»
شاید طارمی را که در بازی برگشت نیمهنهایی مقابل بارسلونا پیراهن شماره 99 را پوشیده بود، به خاطر بازی پرجنبوجوشش پس از ورود به زمین دیده باشید. او پاس گل پیروزی داویده فراتسی را داد. در پایان، در حالی که بازیکنان بارسلونا بسیار ناراحت بودند و بازیکنان اینتر در آغوش یکدیگر دویدند و دوربینها شادی پرشور آنها را دنبال میکردند، بیسروصدا، در گوشهای از زمین که کسی به آن نگاه نمیکرد، طارمی به سمت رافینیا که روی چمن دراز کشیده بود، رفت، او را از روی زمین بلند کرد و با دست به شانهاش زد و به او دلداری داد.
طارمی فصل خوبی نداشته و در 43 بازی فقط سه گل زده است. او هیچ شانسی برای نیمکتنشین کردن مارکوس تورام و لائوتارو مارتینس ندارد و بعید است که نقش مهمی در مونیخ ایفا کند. او حتی ممکن است وارد زمین نشود. پس چرا باید درباره او نوشت؟ چون گاهی اوقات تمام نکته، همین بعید بودن است، چون گاهی اوقات شکوه و جلال در مسیر این بعید بودن است.
مادرش به او گفت که رویای او به جایی نمیرسد و او وقتش را تلف میکند. وقتی روزی او را به خالهاش سپرد، توپ فوتبال طارمی روی قفسهای خیلی بلند قرار داده شد تا دستش به آن نرسد.
هنوز جای زخمی که پشت سر طارمی برای گرفتن این توپ ایجاد شد روی سرش باقی مانده است. پدرش که خودش فوتبالیست بود، بیشتر او را تشویق میکرد و وقتی 18 ساله بود، طارمی تازه به باشگاه زادگاهش پیوست. در واقع در سنی که مارتینس و نیکولو بارلا و الساندرو باستونی اولین بازیهای ملی خود را انجام داده بودند، طارمی در حال گذراندن خدمت سربازی خود در یک پادگان بود.
در نهایت، او به پرسپولیس، یکی از بزرگترین باشگاههای ایران، پیوست. در آنجا کسی را پیدا کرد که به او ایمان داشت؛ علی دایی سرمربی آنها، مهاجم پیشین ایران و زمانی بهترین گلزن تاریخ فوتبال در سطح ملی. طارمی در سه فصل اول حضورش در این تیم، 50 گل به ثمر رساند اما او میدانست که برای رسیدن به اوج، باید وطن خود را ترک کند.
انتقال به باشگاه ترکیهای ریزه اسپور ترتیب داده شد اما در آخرین لحظه، طارمی به همراه همتیمیاش رامین رضاییان از این انتقال منصرف شدند. فیفا به دلیل نقض توافق، این دو بازیکن را به مدت چهار ماه محروم کرد.
پس از یک فصل دیگر در پرسپولیس، او به الغرافه در لیگ قطر پیوست. در آن زمان او در تیم ملی جا افتاده بود. کارلوس کیروش مربی پرتغالی او را به کارلوس کارواخال سرمربی وقت ریو آوه توصیه کرد. مهم است که این موضوع را نادیده نگیریم. اگرچه داستان او از برخی جهات افسانهای است ولی طارمی مجبور شد از ارتباطات خود برای جلب توجه استفاده کند. او با یک اعتماد راسخ به توانمندیهای خود و کاهش چشمگیر دستمزدش نسبت به قطر به پرتغال نقل مکان کرد.
یک فصل و 20 گل زده در ریو آوه کافی بود تا پورتو را متقاعد به جذب او کند. او 28 ساله بود که برای اولین بار در لیگ قهرمانان اروپا، مقابل منچسترسیتی در سال 2020 بازی کرد. وقتی تابستان گذشته، پس از چهار فصل درخشان در پورتو، به اینتر نقل مکان کرد، مانند مردی به نظر میرسید که به پایان یک سفر طولانی رسیده است. او به وبسایت باشگاه گفت: این شادترین لحظه زندگی من است. این سالها، سالهای بسیار زیبایی برای من بودند.»
وقتی طارمی این صحبتها را کرد فکر نمی کرد که قرار است در تیمی باشد که فینال لیگ قهرمانان را تجربه میکند. نکته دوران فوتبال طارمی همین است؛ گام بعدی زندگی ورزشی او هرگز مشخص نیست. ریوآوه و پورتو برای او اتفاقی حاصل شدند و وقتی به پورتو نقل مکان کرد، نمیتوانست به علاقه اینتر و سری آ به خود فکر نکند. او فقط در هر فرصتی خود را به آب و آتش میزند، کاملاً در آن لحظه زندگی میکند و به این اعتماد دارد که استعدادش مسیر خود را پیدا خواهد کرد.
اکنون او به بزرگترین بازی فوتبال رسیده است. فوتبال باشگاهی سطح بالا دنیای متفاوت و ممتاز هستند؛ جایی که بازیکنان از سنین پایین شناسایی و برای رسیدن به موفقیت در آکادمیها آماده میشوند اما مهم این است که شما هنوز هم میتوانید از دورترین نقطه ممکن به اوج این ورزش برسید. حتی اگر طارمی بازی نکند، حضور او و رسیدنش به فینال هنوز هم نوعی پیروزی محسوب میشود.
0 دیدگاه